مهر و آبان 93
سلام به پسر قشنگم و دوستای خوبم امروز اومدم تا از کارها و بازی های این روزات توی خونه برات بگم ...... و اینکه الان دیگه علت کمتر سر زدنم و به وبت که حالا شده وبتون میدونی مامانی دیگه مثل اون موقع ها زیاد نمیتونه پای لبتاپ بشینه و خوب کلی هم عجله دارم برای اینکه این دوره خیاطیم و هم هر چه زودتر تموم کنم و وقت زیادی ندارم انقدر عکســـــای این پست و این دو ماه زیادن که سعـــی میکنم خیلی زود برم سر اصل مطلب این ماه برای کیان خیلی خوب شروع شد چون اولش مسافرت بود و بعدش یه روز که ما خونه مامان جون بودیم بردیا که پسر خاله من میشه و یکی از هم بازی های خیلی خوب کیان(چون خیلی آروم و حرف گوش کنه)از پیش دبس...
نویسنده :
مریم(مامان کیان)
1:00