بازم کیان و حرفاش
امشب یکی از اسباب بازی هاش شکسته و اصرار که قطعه شکسته شده رو از توش در بیارین!
من و باباش هم نتونستیم
نشسته یه گوشه و با بغض میگه :"اصلا یه زندگی خوب هم واسم نساختین، شما اصلا من و خوشحال نمی کنین".
چند دقیقه بعدش میخوام غذاش و بیارم میگه مامان سس هم بیار منم گفتم چشم
اونم سریع جواب داد :"چقدر خوشحالم اصلا شما خیلی زندگی خوبی دارین!"
بابام داره باهاش صحبت میکنه و سر یه موضوعی از کیان مثلا شاکی شده کیان هم یه بار رفته و مثلا بهش توضیح داده،
بابام دوباره اومد و شاکی شد کیانم بهش گفت :"اون حرفا که بهت گفتم یه سوماٌ هم داشت!"
بابام گفت سوماٌ چیه؟ میگه :" اولاٌ و دوماٌ و قبلا بهت گفتم اینم سوماٌ اش ........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی