کیان جونمکیان جونم، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره
نوژان جونمنوژان جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

کیان و نوژان

جریمه

1393/2/27 0:16
303 بازدید
اشتراک گذاری

امشب کیان برای یکی از کارای بدش باید جریمه میشد از اونجایی که بدترین جریمه هم بازی نکردن با لبتاپه با ترس و لرز خواهش کرد یه جریمه دیگه بهش بدمخندونکمنم گفتم آخه خودت بگو چه کارت کنم با مظلومیت تمام گفت: مامان خوبه دیگه نتونم خودم و تو آیینه ببینم.غمناک

 

پنجشنبه قرار بود بریم خونه مامان بزرگ خودم دومین سالگرد فوت پدر بزرگم بود اونجا هم خیلی بچه بود هم یه حیاط بزرگ با یه عالمه وسیله بازی مثل سرسره و الاکلنگ و ..... هم قرار بود شب یه هیئت عذاداری بیان و خلاصه نگه داشتن کیان تو اون مجلس خیلی سخت بود از صبح مدام براش توضیح میدادم که اذیت نکن و از این حرفا آخرش هم گفتم اگر زیاد اذیت کن میبرم میزارمت خونه عمه مرضیه (خونه عمه اش نزدیک خونه مادربزرگمه و دوتا دختر کوچکتر از کیان داره)کیان هم سریع گفت :مامان میشه من و ببری خونه علی اصغر(علی اصغر پسر یکی دیگه از عمه هاشه که کلی پایه شیطونی های کیانه) به خیال خودم میخواستم جریمه اش کنمآرام

پسندها (7)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان
27 اردیبهشت 93 7:46
عجب جریمه ای. دیگه نتونم خودمو تو آینه ببینم . وای خدا مردم ازخنده خیلی جیگری آقا کیان
مامان
27 اردیبهشت 93 7:48
راستی منم آپیدم
مامان سهند و سپهر
27 اردیبهشت 93 7:58
ای شیطونک
مامان فرانک
27 اردیبهشت 93 11:34
خاله جون از فکرهای تو ذهنت که به زبون میاری خیلی خوشم میاد کلی بهم انرژی میدی
مامان فرانک
27 اردیبهشت 93 11:37
مامانی رمز یادت نره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
m0zhde
27 اردیبهشت 93 20:44
مریم(مامان کیان)
پاسخ
ممنون که به ما سرزدین
مریم مامان آیدین
30 اردیبهشت 93 2:30
خیلی بلایی جوجو چه خوب که جریمه شدنو قبول داره امبدوارم منم موفق بشم بعد سن 3 سالگی این قضیه رو تفهیم کنم