در جواب فرزندم....
سلام به همه دوستای خوبم این شعر و حتما بخونید البته من خودم دختر ندارم اما واقعا من و تحت تاثیر قرار داد (البته فکر نمیکنم دختر و پسر داشته باشه اگه میگفت فرزند کاملتر بود)
در جواب دخترم که پرسید:چرا مرا به دنیا آورده ای؟
زیرا سال های جنگ بود
و من نیازمند عشق بودم
برای چشیدن طعم آرامش
زیرا بالای سی سال داشتم
و میترسیدم از پژمردن
پیش از شکفتن و غنچه دادن
زیرا طلاق واژه ایست
تنها برای مرد و زن
نه برای مادر و فرزند
زیرا تو هرگز نمی توانی بگویی:
مادر سابق من
حتی وقتی جنازه ام را تشیییع میکنی
و هیچ چیز،هیچ چیز در این دنیا نمی تواند
میان مادر و فرزند جدایی افکند
نفرت یا مرگ حتی
و تو بیزاری از من
زیرا تو را به دنیا آورده ام
تنها به خاطر ترسم از تنها ماندن
و هرگز مرا نخواهی بخشید
تا زمانی که خود فرزندی به دنیا آوری
ناتوان از تاب آوردن خاکستر سوزان رویاها و آرزوهای دور و درازت........
فریده حسن زاده
پی نوشت:فریده حسن زاده برای این شعر به عنوان نامزد دریافت جایزه ادبی پوشکارت معرفی شد.