کیان جونمکیان جونم، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
نوژان جونمنوژان جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

کیان و نوژان

مژده ای دل.....

1393/10/9 0:12
2,663 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه یه سلام به پسر مهربونم و خواهر کوچولوشمحبت

و حالا سلام به همه دوستای خوبمآراممحبت

دیگه داریم به دنیا اومدن نی نی کوچولو نزدیک میشیم و میخوام اولین پست مشترک کیان و خواهرش و بزارم...

خیلی وقته مطالب این پست تو ذهنم میچرخه اما منظم نمیشد که بتونم بنویسمش و امیدوارم امشب به نتیجه برسهハート のデコメ絵文字

 اولین کاری که برای استقبال از دختر کوچولومون انجام دادیم خالی کردن یکی دو تا از کشوهای کیان بود که خیلی برام کار سختی بود هم از این جهت که خوب وسایلش و کجا بزارم هم راستش دلم نمیومد サンリオ のデコメ絵文字تعجب نکنید واقعا دلم نمیخواست یه دفعه کیان دنبال یه وسیله ای یه کشویی و باز کنه و ببینه وسایلش اونجا نیست!!!!!! به هر حال یکی از کشوهایی که کیان زیاد باهاش کار نداشت و خالی کردم و گذاشتم تا اگر وسیله ای خریدیم بزاریم داخلش و این اولین قدم بود(タイトルなし) のデコメ絵文字

حتی این عکس هم به پیشنهاد خود کیان گرفته شده و من کلی برای ذوق و خوشحالی کیان خوشحالم.

مدتها بود که یه عالمه حس ضد و نقیض داشتم اصلا نمیدونستم این چه حسیه که دارم تجربه اش میکنم ؟؟؟ خوشحالم یا ناراحت ؟؟ منتظرم یا نه؟؟ اصلا دوستش دارم؟؟ خدایا کمکم کن.... تمام شبهایی که بی خوابی میزد به سرم داشتم به حسم نسبت به این موجود کوچولویی که با بی خوابی من بی تاب میشد فکر میکردم و کاملا گیج بودم 。゜・◇*かわいい*゜。◇° のデコメ絵文字

یه خاله دارم هم سن و سال خودمه و یه پسر داره که یک سال از کیان بزرگتره وقتی دو ماه پیش ازم پرسید چه حسی داری و اوضاعت چه طوره؟ یه جوابی بهش دادم که خودم هم متعجب شدم!!!!! گفتم : حس میکنم با این کارم دارم به کیان خیانت کردم。゜・◇*かわいい*゜。◇° のデコメ絵文字خاله ام کلی تعجب کرد花 のデコメ絵文字 ... میگفت کیان که خیلی دوست داره و خوشحاله این چه فکریه .... یکی دیگه از دوستام بهم میگفت خواهر خیلی برای برادر خوبه و مطمئن باش کیان همیشه بابت داشتن یه خواهر خوشحال خواهد بودキラキラ のデコメ絵文字اما مگه دلم آروم میگرفت از طرفی نگران حس کیان بودم و از طرفی نگران حسی که به این فرشته کوچولو داشتم اینکه هنوز برای خودم هم مشخص نبود花 のデコメ絵文字

همیشه نگران بودم ......چرا این مدلی شدم花 のデコメ絵文字خدایا ... کمکم کن آروم شم。°◇*もゃもゃ*°。・◇ のデコメ絵文字

تا اینکه چند شب پیش به عباس گفتم چمدون وسایل نوزادی کیان و از بالای کمد بیاره .... بعد هم وقتی عباس خوابید با کیان رفتیم سراغش ....

وای وقتی بازش کردم همه اتاق بوی نی نی کوچولو پیچیده بود ハート のデコメ絵文字همون موقع بود که قلبم از خوشحالی داشت کنده میشد خدایا چقدر خوشحالم یه بچه دیگه یه فرشته کوچولو یه نوزاد یه قلب کوچولوی دیگه照れっ のデコメ絵文字

اصلا کلی حال و هوام عوض شد اول به خاطر شوقی که از در آغوش مشیدن یه فرشته کوچولو بهم دست داده بود که کلی حالم و خوب کرد و هزار بار به خاطرش خدا رو شکر میکنم☆ のデコメ絵文字  ☆ のデコメ絵文字  ☆ のデコメ絵文字  ☆ のデコメ絵文字  ☆ のデコメ絵文字

و دوم به خاطر زنده شدن تمام خاطرات نوزادی کیان با دیدن وسایل کوچولوش که میخوام یه تعدادیشو بزارم تو وب پسرم تا همیشه یادگار بمونه هم دوستای خوبم و هم تو این حس خوب شریک کنمシンプル のデコメ絵文字

     

           

            

پسندها (12)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (25)

مریم مامان آیدین
9 دی 93 14:30
واااااااااااااااای مریم خیییییییییییلی منتظر این پست بودم خیییییییییییییلی میدونستم با خودت درگیری....میدونستم با احساست و اینکه چه حسی به این موجود کوچولوی دعوت شده داری حسابی درگیری خییییییییییلی برات خوشحالم....واقعا از صمیم قلبم خوشحالم که الان تو خونتون صدای بال فرشته کوچولو و بوی تنش پیچیده
مریم(مامان کیان)
پاسخ
قربونت بشم مریم جونم به نطرم دیگه این درگیری زیاد طولانی شده بود و باید به ثبات میرسید ولی خدا رو شکر واقعا خدا کمکم کرد
مریم مامان آیدین
9 دی 93 14:31
قربون این داداشی کوچولو برم که انقدر شیرین منتظر خواهرشه چقـــــــــــــــــــدر لباسای عروسک خانوم خوشگل بودن....خیییییییییییلی نانازه....اگه تونستی یه جماعتی رو هوایی کنی با این احساسات قشنگ
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خدا نکنه عزیزم انقدر خوشحالم که کیان خوشحاله فقط خدا کنه ما این خوشحالی و خرابش نکنیم و رفتارمون درست باشه
مریم مامان آیدین
9 دی 93 14:35
مریم بعد ها قبل از اینکه کیان خوندن یاد بگیره حتما اون جمله چرا اندازه بارداریم برای کیان ذوق زده نیستم رو حذف کن!! اصلا دوست ندارم فرشته کوچولو همچین چیزی رو حس کنه....اون هنوز مامان نشده و نمیتونه بفهمه منظورت از این نوشته درگیری احساساتت و پیچیدگی قضایای بعدش تو ذهنته و من مطمئن هستم تو هیچ وقت ته دلت فقط برای کیان تصمیم به بچه دوم نگرفتی....تو عااااشق بچه هایی با همه دردسرها و استرس هایی که دارن و برای همین بهت میگم مامان نمونه تویی....من با حساب و کتاب اینکه چه حسی خواهم داشت و چطور کنترلش کنم میرم جلو و تو با همه قلبت و عشقت و این جای تقدیر داره
مریم(مامان کیان)
پاسخ
عزیزم همین الان پاکش کردمواقعا مثل همیشه خوب و درست حسم و درک کردی ....من همه اش میگم کیان نوزادی خوبی داشته اما عباس میگه تو یادت رفته از بس بچه دوست داری .... بعد هم یه چیزایی و یادم میاره که به نطرم زیاد مهم نبودن راستش من نمیدونم چرا بعضی ها تا میخوان به بچه بعدی فکر کنن فقط یاد سختی هاش میفتن خوب این همه شیرینی !!!!!!!!! چرا چسبیدین به روزای سخت
مریم مامان آیدین
9 دی 93 14:40
لباس بچگی های کیان هم خییییییلی ناز بود....و اون پاپوش ها میبینی قسمت رو از احساسات و روزشماری های کیان هم خییییییییلی لذت بردم.....الهی جمع شیرین چهار نفرتون قشنگ ترین ها و بهترین هارو تجربه کنه عزیزم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
مرسی عزیزم همیشه خدا چیزایی و برامون رقم میزنه که اصلا تو خواب هم نمیدیدیممنکه حتی تا تخت پارک کیان و تمام لباسای نو رو حتی بخشیده بودم چون از زایمان و بارداری و همه اون جریانات وحشت داشتم .... الان دارم بال بال میزنم از خوشحالی
مامان ریحانه
9 دی 93 15:14
مریم جون خوشحالم از خوشحالیت و تبریک به خاطر آرامشی که به دست آوردی عزیزم تنها عشقی که جاودانیست عشق مادر و فرزندیست پس هیچ موقع شک نکن که یک مادر بتونه سر سوزن تفاوتی بین بچه ها ش قائل بشه من چون من تجربه ی خودم رو میگم که مادر دو تا بچه هستم مریم جون لبسهای جوجو کوچولوت خیلی قشنگ بودند و من بازم کلی ذوقیدم و هوس یه بچه ی کوچولو اما به خودم نهیب زدم دیگه نه نه نه عزیزم به سلامتی و دلخوش این روزها رو سپری کنی و به امید روزی که فرشته کوچولوتو در آغوش بگیری
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنونم ریحانه جان و بازم تشکر به خاطر گفتن تجربه ات که مسلما خیلی به دردم میخوره لباس های دخترونه همیشه وسوسه برانگیزن
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 دی 93 17:23
سلام میریم جون خوبید کیان جون خوبه ؟ مریم جون از وقتی شنیدم یه نی نی تو راه دارید منتظر بودم ازش حرف بزنی همش می گفتم شاید مریم چون یه وب دیگه ساخته واونجا داره خاطراتش را به ثبت می رسونه تا بالاخره با خواندن این پست همه چیز برام روشن شد الهی همیشه شاد باشید واین دلنگرانیها تمام بشه مریم جون با امدن یه بچه دیگه نه تنها به قول خودت خیانت به بچه اول نیست بلکه بزرگتریم هدیه هست که به کیان جون می دید نمی دونی با وجود دوبچه چقدر بچه ها از تنهایی کودکانه در میان وبا هم شادن گاهی با هم دعوا می کنن وبیشتر وقتها هم بازی وشادی وخنده انشالله قدمش خیر باشه نگران نباش هدیه خداوند هیچ وقت بد نیست بلکه لنگه ش پیدا نمیشه
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنون عزیزم ما خوبیمفکر کنم شما خیلی خوب درکم کنی ..... خدا کنه همین جور که میگی باشه بازم ممنونم عزیزم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 دی 93 17:24
چقدر حس خوبی بوده که با کیان جون باباز کردن چمدان خاطرات کودکی کیان کوچولو را مرور کردید شاد باشید وهمیشه لبتون خندان
مریم(مامان کیان)
پاسخ
آره همون چمدون بود که حس واقعیم و بهم نشون داد و آروم شدم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 دی 93 17:26
بی صبرانه منتظر اومدن نی نی کوچولو دختر نازمون هستیم می بوسمتون مواظب خودتون باشید
مریم(مامان کیان)
پاسخ
عزیزم قربون دل مهربونت بشم خیلی ممنونخیلی برامون دعا کنید این دو ماه هم به خوبی تموم شه
مامان مینا
9 دی 93 19:29
سلام مریم جون خوشحالم که درونت به ارامش رسیدی قربون کیان جون برم وقتی که در مورد شریک شدن بعضی وسایلش با خواهر جونش گفته حتی تخت خیلی خوشحالم که خونه رو و احساساتتو اماده میکنی برای پذیرش یه فرشته معصوم . انشاالله با اومدنش خیر و خوشی و برکت بیاره
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام مینا جان خیلی ممنونان شا اله خدا همین روزا روزی خودتون هم بکنه
مهتاب مامان اشکان
9 دی 93 20:38
سلام مريم جون.من با خوندن اين پستت واقعا تحت تأثير قرار گرفتم و هوس ني ني كوچولو كردم .وقتي لباسهاي اشكان و عكسهاي دوران نوزاديشو نگاه ميكنم قلبم تند تند ميزنه و تنگ ميشه واسه اون روزها.اما من هم درگير اون حسي هستم كه تو درگيرش بودي ولي الان كه اين پستت رو خوندم فهميدم كه بهترين و برترين تصميم رو گرفتي و بزرگترين كادويي بود كه ميتونستي به كيان جونم بدي و مطمئنا اون از داشتن يك خواهر هميشه خوشحال خواهد بود. مريم جون اميدوارم دختر نازتو به سلامتي بغل كني و روزهاي خوب و خوشي و كنار هم تجربه كنيد. راستي عكسهاي دختر كوچولوي ناز هم خييييييلي نازند.ايشالا به سلامتي تنش كني.روي گل كيان جون و ببوسش
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام مهتاب جان انگار اینا دغدغه هم مادراست و هر کسی یه جوری باهاش درگیر میشه...... خیلی ممنون از دعای خوبت عزیزمشما هم اشکان نازم و ببوسین
مامان سمانه
9 دی 93 21:14
سلاااااام عزیزم ، وای هنوز هیچی نشده دلم هوای بچه ی دوم کرده واقعا دلم برای اون اوایل تنگ شده خیلی بچه ها شیرینن ؛
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلاااااااااماتفاقا سمانه جون من اصلا یکی دو ماه اول زندگی بچه ها رو دوست ندارم از بس بچه حساس و آسیب پذیره منکه سر کیان انقدر اون دو سه ماه اول استرس داشتم و با هر تغییری میمردم و زنده میشدم اصلا هم دلم تنگ اون یکی دو ماه نمیشه
مامان سمانه
9 دی 93 21:25
عزیزم منظورتو درک میکنم که ممکنه کیان حسادت کته ولی ازتون خواهشی دارم اینه که ، پدر مادرا همیشه حق و میدن ب بچه کوچیکتر بخصوص اگه دختر باشه ؛ ولی تو رو خدا شما اینکار رو نکنید شخصیت کیان رو حفظ کنین چون برادر بزرگتره ، احترامشو نسبت ب نینی کوچولو بیشتر نگه دارید چون کیان بزرگتره این مهمترین چیزه از نظر من ماهم تو خونمون از این مسایل داریم و متاسفانه همیشه حق با کوچیکتراست و احترام ب بزرگتر نادیده گرفته میشه البته ببخشید اینارو میگما قصد نصیحت کردن ندارم شما خودت بهتر میدونی ولی چون این مسایل رو دورو برم زیاد دیدم گفتم بگم بد نمیشه اگ ناراحت شدی ببخش مریم جون
مریم(مامان کیان)
پاسخ
این چه حرفیه سمانه جون خیلی ممنون که تجربه تو بهم گفتی من این روزها از همه تجربیات این مدلی شدیدا استقبال میکنم
مامان سمانه
9 دی 93 21:26
وای چ لباسایی خوشگلی برا خانوم کوچولو خریدین مبارکش باشه انشا... به سلامتی بپوشه
مریم(مامان کیان)
پاسخ
قربونت بشم ممنون چشماتون خوشگل میبینه
مامان سمانه
9 دی 93 21:27
الهی فدای کیان جونم بشم ک واس اومدن آجی روز شماری میکنه بوووس
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خدا نکنه عزیزم برای آریسای قشنگم
مامان سمانه
9 دی 93 21:35
مریم جون دختر خیلی شیرینه، خیلی خیلی برات خوشحالم ک صاحب دختر میشی دختر داشتن ک قشنگتری حس دنیاس من بعضی وقتا که به بچه ی دوم فک میکنم ( حتما تو دلت مسخره م میکنی که هنوز یکیو بزرگ نکرده به بچه دوم فک میکنه خخخخخخخخخخخخ آ خه بچه خیلی شیرینه خیلیییی) بریم سر اصل مطلب ؛ من بعضی وقتا به بچه ی دوم فک میکنم دوست دارم باز دختر دار بشم البته من تجربه داشتن پسر رو ندارم بعد که شما دختری رو دنیا آوردی راهنماییمون که دختر بهتره یا پسر خخخخخخخ البته مریم جون شوخی کردم میدونم دختر و پسر اصلا برای یه مادر فرق نداره مهم سلامتیه ؛ انشا ... ب سلامتی خانوم کوچولو رو دنیا بیاری و از وجودش لذت ببرین
مریم(مامان کیان)
پاسخ
نه قربونت برم مسخره ات نمیکنم من اگر از زایمان و بارداری انقدر وحشت نداشتم خودمم همون روزا باز به یچه دوم فکر میکردم راستش الان که هر چقدر فکر میکنم بچه ها برای مادر نمیتونن فرقی داشته باشن و خدا کنه یه مادر بتونه واقعا اونی و که تو قلبشه بروز بده تا بچه هاش هم دچار اختلاف نشن
مامان سمانه
9 دی 93 21:36
عزیزم کیان جونمو ببوس و اون فندوق خانوم هم نازش کن بوس بوس
مامان کیان
10 دی 93 0:19
سلام عزیزم چه لباسای ناز دخترانه ای میگم اون پاپوش که خریده بودی قسمت دختر خوشگلت بوده که بپوشه.برای کیان خیلی خوشحالم مطمئنا کیان بهترین داداش میشه ....
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام خیلی ممنون چشماتون ناز میبینه اصرار کیان بود که از لباسا عکس بگیرم.....خدا کنه عزیزم
شيوا
10 دی 93 0:43
مریم جون احساساتتون کاملا بجا و قابله تقدیره,چون تصمیم بزرگی برا زندگیتون گرفتین,ولی اینو قبول کنین هر گلی یه بویی داره مطمین باشین اینم یه تجربه ی شیرینه دیگه ست قربون کیان جون با این انتظارش و ذوق خواهردارشدنش راستی لباسای دخملی هم مبارک ببوسین کیان نازمونو
مریم(مامان کیان)
پاسخ
قربون محبتت شیوا جونخیلی ممنون دوستم آره خدا رو شکر خیلی خوشحاله
mahtab
10 دی 93 14:33
سلام خيلي خوشحالم براي حسهاي خوبتون پيشاپيش ورود فرشته کوچولوتونو تبريک ميگم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام مهتاب عزیز قربونت بشم دوست خوبم خیلی ممنونم
مامان فرزانه
10 دی 93 16:53
ماشالا خدا حفظشون کنه برات عزیزم مامان کیان جون یه خواهشی ازت دارم ملتمسانه مادرانه ازت میخوام به دخترم رای بدی خواهش میکنم عدد74 رو به 1000891010 بفرست البته انگلیسی برات هزینه ای نداره ولی برای من یه دنیا ارزش داره من و دخملم به رای تو دوست خوبم احتیاج داریم تو رو خدا نگو ولش کن بابا منتظرتیم راستی به ماهم سر بزن تا عکسمون رو ببینی نظر یادت نره منتظریم رای بدی لطفا تا 18 دی وقت داره
مریم(مامان کیان)
پاسخ
چشم من حتما رای میدم... نیازی به قسم دادن نبود
مامانی ِ یسناجون
10 دی 93 18:09
وای عزیزم چه حس خوبی .یعنی این حس رو تاحدودی به منم منتقل کردی و منم هوس کردمhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile_thum/pasokh4.gif شوخی کردم اصلا جدی نگیر چه لباسای نازی. مبارک فرشته کوچولو باشه. دختر خیلی خوبه خیلی. ایشالا به سلامتی به دنیا میاد خودت تجربه میکنی بوس بوس بوس
مریم(مامان کیان)
پاسخ
باشه من جدی نمیگیرم ... ولی خودتم شوخی تو جدی بگیر خیلی ممنون انشااله
مامان مینا
10 دی 93 23:16
سلام خانومی ادرس سایت پازل www.jigzone.com که از لینکهای وب الینا هست از اونجام میتونی بری ببینی. هر سوالی داشتی در خدمتم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام عزیزمخیلی لطف کردین مرسی
مامان محمد مهدي (مرضيه)
12 دی 93 15:21
مریم جون سلام چقدر برات خوشحالم. انشاالله که به سلامتی به جمعتان اضافه بشه این دختر دوست داشتنی لباساش مبارک. چقدر خوشگل و نازن من عاشق لباس دخترانه هستم . دلم ضعف رفت
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام عزیزم خیلی ممنونم من خودمم همیشه با دیدن لباسای دخترونه کلی ذوق میکنم
مهسا مامان نویان
14 دی 93 14:39
ایشالله دخملی اسفندی بلا به خانواده مهربونتون به سلامتی اضافه میشه و 4 تایی بهترین روزهارو تجربه میکنین لباسای کیان کوچولو چه ناز بودن منم هر وقت میخوام لباسای تابستون وزمستون عوض کنم این لباس کوچولوهارو در میارم بو میکنم یعنی عاشقشونم من عاشق لباس دخترونه ام هر وقت میریم واسه نویان لباس بخریم من چشمم دنبال لباسای کوچولو دخترونه هست لباسای خانم طلا خیلی خوشگلن ایشالله به سلامتی از همشون استفاده کنه
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنون مهسا جون ان شا اله وای منم هر بار موقع جابهجایی لباسا دو ساعت سرگرم لباسای قبلی میشم راستش منم همینجورم و همیشه کلی با لباسای دخترونه عشق میکردم اما راستش ما که چند سال لباس پسرونه خریدیم یه ذره برامون سخت میشه انتخاب دخترونه ها.... مامانم کلی برای انتخاب کمکم میکرد چون بیشتر اسپرت انتخاب میکردم تا دخترونه امیدوارم قسمت خودت بشه تا منظورم و کاملتر درک کنی
رضوان
17 دی 93 11:49
سلام خانومی..من بطور اتفاقی با وب شما اشنا شدم..ولی واقعا انرژی مثبت زیادی از حرفاتون گرفتم.راستش منم هر وقت فکر بچه دوم میاد تو ذهنم فکر میکنم شاید ب رادین خیانت میکنم.اصلا حس خوبی نداشتم.حس میکنم دارم خیلی از حسها را از رادین میگیرم و میخوام با ی بچه دیگه شریکش کنم.اما وقتی پست شما را خوندم.احساساتم ی شکل دیگه ای ب خودش گرفت.هر چند هنوز حتی قصد بچه دار شدن دوباره را هم ندارم..اما واقعا فکرم اروم گرفت..بازززم ممنون..ب ما هم سر بزنین..راستی دخمل نازتون کی بدنیا میاد
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام عزیزم خیلی ممنون که بهمون سر زدین راستش من قبلش هم حس بد نداشتم و تمام این احساسات بعد از بارداری پیش اومد!!!! و خوب زود هم رفع شد امیدوارم هر وقت چنین تصمیمی گرفتین با ذوق و شوق تمام به استقبالش برین