آذر ماه 93
آذر ماه 93
پاییز تمام شد دفتر زمستان را باز کن.
برگ اولش را با کاغذی از جنس دلت جلد کن.
صفحه به صفحه اش را با امید خط کشی کن،
صاف و یکدست و یکدست.
اینبار بهتر ورق بزن
با احتیاط بیشتری نگهش دار
شروع به نوشتن کن.
اینبار کمی خوش خط تر بنویس.
خط اول..........
به نام خدا
سلام زمستان.
امروز اومدم تا تعدادی از عکسای آذر ماه و برات بزارم و به امید خدا بریم به استقبال یه زمستون پر برف و قشنگ و البته همینجا از خدا میخوام که اگر برفی اومد اونقدر حالم خوب باشه که بتونم با پسرم بریم برف بازی.
خوب تا حال و هوا خیلی زمستونی نشده بریم سراغ چند تا عکس پاییزی:
خاطره خوب بعدی روز اربعین خونه مادر جونم بود که اونجا نذری دعوت بودیم و منم برای بعد از نهار یه لباس راحت تن کیان کردم و گذاشتم تا میخواد تو حیاط با بچه ها و البته دوست محبوبش و پسر خاله خودم بردیا بازی کنه و کلی کیف کنه. عکساش و براش میزارم و میدونم هر بار که ببینه کلی ذوق میکنه آخه هم حیاط مادرجونم و خیلی دوست داره و هم بردیا رو
این دختر کوچولویی که مخالف بقیه نشسته رها جونم که نوه دایی خودم میشه و تو شیطونی دستای کیان من و از پشت بسته
نفر بعدی هم کیان
بعد بردیا
و نفر آخر النا خواهر زاده خودم
و خوب حالا چند تا عکس از کیان با موهای بلند:
و خوب تصور کنید با همچین موهایی کیان و فرستادم آرایشگاه و این شکلی اومد خونه:
وای اصلا این قیافه کیان و دوست نداشتم اصلا موهاشم زشت شده بود!!!!! قبلا خیلی بهش اصرار کرده بودم بیاد با خودم بریم آرایشگاه زنونه اما قبول نمیکرد..... اما انقدر بهش گفتم چه پسر زشتی دارم که خودشم میگفت دیگه تحمل این قیافه رو ندارم و قبول کرد با خودم بیاد آرایشگاه زنونه و با هم رفتیم و مدلش و تغییر دادیم 
به نظرم این طوری بیشتر بهش میومد اون مدل قبلی دیگه خیلی دخترونه بود
:
کیان وقتی بازی میکرد موهاش مدام جلوی چشمش بود و من انگار خودم اذیت میشدم به غیر از دوستام تو لاین و وایبر که همه شاکی شدن از این کار و کلی غر زدن که چطور دلم اومد موهاش و کوتاه کنم!!
همه فامیل خودم کلی از این کار استقبال کردن و همه میگفتن چقدر خوشگلتر شده تازه چشماش معلوم شده تو چرا موهای این و بلند میکنی و ....
عزیزم تو همیشه پسر قشنگ و خوب خودمی چه با موی بلند چه با موی کوتاه 
مهم اینه که با تمام وجودم نسبت بهت احساس مالکیت میکنم و دوست دارم و همیشه و همیشه اون بالای بالای قلب مامان فقط جای کیان قشنگ خودمه
مریم خییییییییییییییییییلی ناز شده....تو گروه هرکی گفته یا بچه نداشته یا بچه داری بلد نیست...یا احساس تعطیله
خود ماه هم با موی بلند تازه با بستن با گیره و کش و بافتن اذیت میشیم...چه برسه به طفلی کیان که پسره و باید همینجوری دورش پخش باشه....خیییییییییییییییییییییییییییییییییلی هم بهش میاد....واقعا تازه چهرش معلوم شده
تو اون عکس چهار نفری پشت موهای کیان خییییییییییییلی خوشگل افتاده
حیف این همه احساس برای جناب زمستان
شعر خیییییییییییییلی خوشگلی بود ولی زمستون اصن هم سلام کردنی نیست ولی آآآآآی بای بای باهاش حاااااااااااااال میده....ایشالا اسفند ماه من یه بای بای اساسی باهاش میکنم
شما لطف دارین به ما