فقط کیان
ده خرداد تا ده تیر ماه 94
سلام به پسر قشنگم و دختر خوب و خانمم نوژان قشنگم 4 ماهه شده ... و ما رسیدیم به همون روزایی که آرزوش و داشتم همیشه از بچه ها وقتی خوشم میومده که با یه حرکت چشم یا یه اخم و لبخند میخندن و حالا نوژان قشنگ متوجه حالت چشم و قیافه میشه و کلی میخنده ... گاهی با کیان مسابقه میزاریم ببینیم کی بیشتر میخندونتش از بس قشنگ میخنده عروسک خوش خنده ام کیانم این روزها تمام مدت مشغول شبیه سازی افکارش با کاغذ ... یه دستش کاغذ و دست دیگه اش قیچی و هر چیزی که به دهنش میرسه که ندارتش درستش میکنه انقدرم قوه تخیلش خوب هست که حسابی شبیه میشه هر چی که درست میکنه. نوژان هم علاوه بر خوش خنده بودن چند تا خصلت دیگه هم داره یکیش اینه که برعکس دو ماه اول ز...
ده اردیبهشت تا ده خرداد94
سلام به همه امروز بعد از یک ماه اومدم تا خاطرات بچه ها مو بنویسم هرچند چون دیگه مثل قدیما زود زود نمینویسم و مشغله هام خیلی بیشتر شده چیز زیادی از حرفای کیان یادم نمیاد نوژان هم که روز به روز بزگتر میشه و خودشو بیشتر جا میکنه این روزها تمام وقت در خدمت بچه هام چی بشه چند روز یه بار یه سری به چرخ خیاطیم بزنم..... اما واقعا شیرینی دو تا بچه داشتن و دارم حس میکنم خدا رو شکر کیان خیلی بهتر از قبل با شرایط کنار اومده و نوژان و هم خیلی دوست داره و نوژان که کلی برامون حرف میزنه و میخنده .... اردیبهشت این بار برامون سنگ تموم گذاشت و به دو تا سفر خوب مهمون مون کرد که یکیش کاملا اتفاقی و برنامه ریزی نشده بود....