کیان جونمکیان جونم، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
نوژان جونمنوژان جونم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

کیان و نوژان

رویاهای کیان

1393/6/18 0:26
402 بازدید
اشتراک گذاری

امشب پسرم دوباره تصمیم گرفته وقتی بزرگ شد بابا بشه !!!! البته به قول خودش یه بابای سرباز!!!!!!

منم خیلی بی ربط پرسیدم میخوای بچه ات چی باشه؟ البته از جوابش مطمئن بودم سریع گفت: من که عاشق پسرم بچه ام باید پسر باشهچشمک گفتم اسمش و چی میزاری ؟ جواب داد : آرسام...... اینم دقیقا قیاقه من بودتعجب

آخه فکر نمیکردم این اسم و شنیده باشه اما خودش میگفت از نی نی وولاگ(وبلاگ) شنیدم!!!!!!!!!!!

میگفت البته من هم بابا میشم هم سرباز ها من فقط بابا نمیشم خنده

 

niniweblog.com

 

تازه آقا دستور دادن تو وولاگشون بنویسم : انقدر به بچه هاتون نگین غذا حاضره بیاین غذا بخورین بزارین بچه هاتون بازی شون و بکنن!!!!!!!!!

پدر مادرای عزیز من از طرف پسرم ازتون خواهش میکنم مزاحم بازی بچه هاتون نشینخنده

 

niniweblog.com

اینم یه پست آخر شبی تقدیم به پسر خوبم و همه دوستای عزیزم  niniweblog.com

 

 

 

پسندها (12)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (21)

مامان مینا
18 شهریور 93 9:32
ای جانم کیان با این حرفات دل همه نی نی وبلاگیارو بردیا فداش شم که هم میخاد بابا بشه هم سرباز ولی کیان تو که از دخترا خوشت نمیاد چطور میخای هم بابا بشی هم پسردار بشی اول باید عاااااااااشق دخترا شی بعد بقیه مراحل. بزرگ شدنی و این خاطرات رو خوندنی کلی برا حرفات میخندی چه اسم باکلاسی هم انتخاب کرده آرسام این حرفش مثل الیناس که میگه مامان تو وگلاگم(وبلاگم)بنویس فلان حرفارو. کیان جن شرمنده دیگه از بازی کردن مرخصی میگیرین بزا غذا خوردن. یعنی بچه ای هست بدون غر زدن غذاشو بخوره؟
مریم(مامان کیان)
پاسخ
ممنونم مینا جون شما خیلی به کیان لطف دارین ما که خیلی خیلی سر غذا خوردن مسئله داریم و این تازه یکیشه!!!!!!!!
مامان شيوا
18 شهریور 93 10:31
ای جونم کیان جون با این حرفاش...
مریم مامان آیدین
18 شهریور 93 11:34
ای جوووونم مریم ببین چقدر رو اعصاب این بچه رفتی غذا بخوره که پیام اخلاقی داده برای وبش مریم یعنی مفهوم وبلاگ و اینارو میدونه؟؟
مریم(مامان کیان)
پاسخ
آره خودم هم میدونم اصلا از غذا خوردن بدش اومده مسبب اش هم خودم هستم آره بابا کلی براش توضیح دادم که مامانا برای بچه هاشون خاطره ها و کاراشون و مینویسن و ....
مریم مامان آیدین
18 شهریور 93 11:35
ای قربون اون عکسش برم با اون ماشین خوشـــــــــــگلش خیلی شکر میخنده
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خدا نکنه مریم جونم یه مدته زدم به عکسای فدیمیترش
فائزه مامانه سوگند
18 شهریور 93 13:32
عزیزم چقدر ناز نازی این پسمل الهی فدای شیرینی زبونیش برم من چشم خاله نمی گیم بیایید غذا بخورید فقط بازی کنید و همونطوریبمونید و ما مامانا رو هر روزبرای غذا نخوردن این شکلی کنید می بوسمت عزیزم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنونم فائزه جونمیبینی روزگار ما رو...
مامان سمانه
18 شهریور 93 20:02
سلام عزیزم کیان جون چقد تو این عکس خوشگل افتاده !!!! معلومه شما سر غذا خوردنش خیلی حساسید ک کیان چون همچین در خواستی کرده از مادرا.......
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سمانه جون کیان خودش خیلی حساسه و اصلا دوست نداره غذا بخوره
مامانه امیر صدرا
19 شهریور 93 8:10
عزیزم سلام سلام به بابای سرباز چشم حتما دیگه مزاحم بازی شما ها نمیشیم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
سلام میبینی چه تقاضاهایی دارن این بچه ها
مامان فرانک
19 شهریور 93 12:25
آخه مریم جون چرا نمیزاری بازیش بکنه که حالا اینقدر شاکی باشه و به ما بخواد پیام اخلاقی بده
مریم(مامان کیان)
پاسخ
آخه این پسر من هیچ وقت دست از بازی بر نمیداره!!!!
مامانِ یسنا
19 شهریور 93 22:50
بازم کیان و حرفای قشنگش . خب اینم حرفیه. بازی مهمتره یا غذا؟؟؟!! امروز دکتری تو تی وی میگفت غذا دادن زورکی عادت بد ما بزرگتراس و اینکه اون غذا هیچ فایده ای برا بچه ها نداره
مریم(مامان کیان)
پاسخ
وای بحث همیشگی من و همسرم هم همینه مدام میگه این کارت فقط از غذا خوردن زده اش میکنه اما خوب واقعا اگر به عهده خودش باشه نهایتا 3 یا 4 قاشق میخوره که ته دلش و بگیره و تمام.
مامان زهرا
21 شهریور 93 15:51
سلام مریم جان ،خوبی عزیزم .امروز اومدم بهت سر زدم مطلب که نوشتی خوندم خیلی برام جالب بود .امیررضای من برعکس کیان اصلا علاقه ای به سربازی نداره .همش میگه من چکار کنم سربازی نرم .میگم درستو بخون .بعد میگه تاچه مقطعی .منم میگم تا هر دورهای بخونی اخرش باید بری سربازی . میگه حتی اگه پروفسور بشم بازم باید برم سربازی !!! اینجاست که دیگه نمیدونم چی بگم . در مورد غذاخوردن هم زیاد حساسیت نشون نده .اجازه بده همون دو،سه قاشقی هم که میخوره با اشتها بخوره وازش لذت ببره .
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنونم که به ما سر زدین راستش همه هم به ما میگن بزرگ که بشه خودش از آرزوهاش پشیمون میشهمیدونید تو خانواده پدریش هیچ کس نرفته سربازی نه بابابزرگش نه بابای خودش و نه عموش هر کس به نحوی معاف شده بابای خودش هم با کفالت نرفته حالا کیان جای همه میخواد بره و فقط منتظر 18 سالگیه خوب آخه 2-3 قاشق کجاش و میگیره بعد هم یک ساعت بعد دنبال خوراکی میگرده که من شدید مخالفش هستم و ... دعوامون میشه
مامانی
22 شهریور 93 12:27
الهی خاله فدای شیرین زبونی این گل پسر بشه
مامان الهام
22 شهریور 93 23:54
وای نازی چه پسره نازی. خاله فداتبشم. چه شیرین زبونی. اما هیچوقت این رویا رو نداشته باش . خاله جونم همزمان سرباز و بابا یکم سخته. مریم جونم شما همیشه به من لطف دارید. تولدشماهم با 21روز تاخیر مبارک
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنون الهام جون
مریم(پرنیاوبردیا)
24 شهریور 93 2:06
مریم جون موافق نبادل لینک هستید؟؟؟؟ منتظرتونم کیان جون هم ببوسید از طرف من
مریم(مامان کیان)
پاسخ
عزیزم منکه اومدم وبتون!!!!
مریم(پرنیاوبردیا)
25 شهریور 93 0:37
عزیزمم یه چند روزی وب م ریخته بهم و به خاطر همین سوتی دادم واسه این پست زیباتون حتما سر فرصت میام و کامنت میزارم میدوسمت مریم جوون مرسی از اینکه لینک م کردین منم اینم تون کردم-البته اگه باز سوتی نداده باشم و قبلن هم لینک تون نکرده باشم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خواهش میکنم
مریم(پرنیاوبردیا)
25 شهریور 93 0:37
شب زیبات بخیر دوستمممممم
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنون شب شما هم به خیر و شادی
خاله سانی
25 شهریور 93 14:28
ای جوووونم چقدر با نمکه عزیز دلممممممخدا حفظش کنه
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنونم عزیزم
مریم(پرنیاوبردیا)
25 شهریور 93 19:59
ای جونم اول بزرگ شدی سریع میخوای بابا شی وروجک؟ عزیزممم بچه مون پسر دوسته دیگه نه باباااآرسام و از کجا آوردی شیطونک؟ واقعا حالا مریم جون تا حالا اسمه آرسان و پیشه کیان گفتید؟ ایشالله که هم بابا شی هم سرباز پسر دوست داشتنی
مریم(مامان کیان)
پاسخ
خیلی ممنون عزیزم راستش یه بار دشتم یه وبی و میدیدم کیان گفت مامان اسمش چیه منم گفتم آرسام اصلا فکر نمیکردم یادش بمونه
مامان فرانک
26 شهریور 93 0:35
الهه مامان سلما
1 مهر 93 10:55
یعنی عمر ما قد میده بیایم وولاگ آقا آرسامم ببینیم... مریم جون آستینا رو بزن بالا...
مریم(مامان کیان)
پاسخ
عزیزم پسرم دیشب نظرش عوض شد میخواد سه تا بچه داشته باشه دو تا دختر و یه پسر اسمشم میخواد بزاره کیان چون خودش خیلی اسمش و دوست داره