کشف جهان

سلام به دوستای خوبم

این روزا مدام به این فکر میکنم که بیام تو وبلاگت از روزمرگی هات بنویسم اما انقدر جدیدا بزرگتر شدی حرفای خوب خوب میزنی که نمیدونم از کدوم اش بگم ؟؟؟؟؟عزیز دلم نفسم شرع کردی به کشف جهان البته این تعبیر منه........ نمیدونم این رفتار برای سنت زوده یا دیر اما تو الان شروع کردی و من غرق شادی ام واسه همین چیزای کوچیکی که میگی واسه این همه علت و معلول که خودت توصیف میکنی و همه شون هم کاملا درستن ........ یه کاری که من همیشه تو تربیتت پیش گرفتم این بوده که در مورد مسائل روزمره به جز موارد ضروری باهات صحبت نمیکردم و هی همه چیز و پشت سر هم برات توضیح نمیدادم شایدم کارم اشتباه بوده اما به شدت مصر بودم از دنیای ما آدما دور باشی نمیخواستم اصلا قاطی خوب و بد یا سختی زندگی باشی واسه همینم از بیشتر مسائل روزمره همیشه بی خبر بودی یه جور معصومیت خوب خیلی خوب........

شاید از نظر خیلی ها این کارم اشتباه بوده باشه اما با خودم میگفتم خودش بزرگ میشه و میفهمه .......

مثل وقتی که بابابزرگم فوت کرد و تو 3 ساله بودی اصلا نزاشتم چیزی بفهمی اصلا حرفی بهت نزدم و نزاشتم تو هیچ کدوم از مراسم باشی تا چند وقت بعدش که رفته بودیم سر مزار و تو عکس باباحاجی و رو سنگ قبر دیدی گفتی چرا عکس بابا حاجی اینجاست منم یک کلمه گفتم آخه بابا حاجی مرده و الان اینجا خوابیده تو گفتی چرا مرده و منم فقط گفتم پیر شده بود و مریض بود........ قربونت بشم اون موقع دیگه چیزی نپرسیدی اما از چند وقت بعدش شروع شد آدما چرا میمیرن ؟من دلم براشون تنگ میشه؟تو و بابا هم میمیرین؟و.......... کلی سوال دیگه .......... آخرش هم به این نتیجه رسیدیم که آدما اگر پیر شن میمیرن ........ دیگه در مورد این قضیه حرفی نزدیم تا چند روز پیش که بهم گفتی :مامان آدمای روی زمین چرا انقدر زیادن؟ منم گفتم خوب خدا این همه آدم آفریده بعد سریع گفتی: پس چرا این همه آدم میمیرن اصلا کم نمیشن....... منم گفتم چون بیشتر دنیا میان تا بمیرن........ همه این سوالا از اونجا شروع میشه که تو مدام در مورد آفرینش و خدا و خلقت سوال میپرسی بعد هم نتیجه گیری میکنی منم عاشق این استدلال کردنتم .......... دلم نمیخواست در مورد مرگ و میر مثال بزنم اما خوب مثال کاملتری به ذهنم نرسید یا بعضی وقتا شروع میکنی به پرس و جو در مورد اعضای بدن (مسئله ای که نه در موردش برات کتاب خوندم نه خودم حرفی راجع بهش زدم) چند وقت پیش بعد از پرسیدن چند تا سوال در همین مورد به این نتیجه رسیدی که خدا اول به آدما استخون میده بعد هم پوست و گوشت .......... چقدر لذت داره بچه ات از این حرفا بزنه برات خلاصه که این روزا حسابی از این حرف زدن و دلیل و منطق آوردنت کیف میکنم.......... یا وقتی رانندگی میکنم تند تند سوال میکنی مامان اگه الان تند بری خدای نکرده تصادف میکنی؟ مامان اگه مدارک و نیاری آقای پلیس جریمه ات میکنه؟ مامان اگه خدای نکرده تصادف کنیم ماشین داغون میشه؟

این استدلال ها که میگم به خاطر اینه که این روزا خیلی خیلی زیاد سوال میپرسی انقدر که گاهی کلافه میشم و میگم بعضی سوالات و بزار از بابا بپرس.......... اما مگه میتونی طاقت بیاری ........ سوال پشت سوال ........ در مورد همه چیز..........

 استدلال منم اینه بچه ام داره خودش دنیا رو کشف میکنه........ داره روابط بین مسائل روزمره رو میفهمه جالبه که همه رو هم درست میگه !!!!!!!!!!

پسر قشنگم نمیدونم خوب منظورم و فهمیدی یا نه؟؟؟ اما امیدوارم همیشه ذهنت همین طور فعال و پویا بمونه

قربونت بشم مرد قشنگم